پارت ۹

وارد اتاق که شد منم رفتم نشستم سر جام و سرمو پایین گرفتم که منو نبینه خانم کیم اومد و پرونده هارو به من داد و رفت پایین و کمی بعدش منشی دیگه هم اومد
مین سو:سلام من منشی جدید هستم اسم من کیم مین سو هستش
اون منشی:منم بیون چیا هستم
مین سو:از اشنایی باهاتون خوشبختم خانم چیا اوم میتونم خانم چیا صداتون بزنم
خانم چیا:منم همین طور بله اشکالی نداره خوشحال میشم منو اینجوری صدا بزنی منم میتونم شمارو مین سو صدا بزنم
مین سو:بله چرا که نه
خانم چیا نشست سر میزش منم رفتم سر کارم که یه دفعه خانم چیا یه هی بلند کشید
مین سو:چیزی شده خانم چیا
خانم چیا:پسر رییس رو دیدی
مین سو:نه چطور
خانم چیا:خیلی جذابه و خیلی هم دوست داشتنی
مین سو:جدا من منتظرم بیاد ببینمش
خانم چیا:چی یعنی تو ندیدیش
مین سو:نه ندیدمش
خانم چیا:چطور ممکنه ندیدیش اونی که توی اون اتاقه پسر رییسه
مین سو:چی گفتی....

ادامه دارد

امید وارم که دوست داشته باشید منتظر نظراتتونم
پس کامنت نشه فراموش

ممنونم کیوتیام😃
دیدگاه ها (۹)

پارت۱۰

پارت۱۱

پارت ۸

پارت ۷

پارت ۱۷ فیک دور اما آشنا

پارت ۳۸ فیک دور اما آشنا

پارت ۴۲ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط